شاعر : حسن کردی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل
دیـده درکـودکیاش داغ کـبـوتـرها را تـبـر و سـوخـتـن جـان صـنـوبـرها را
راوی مقـتل سرخیستکهمیسوزاند شرح آن صفحه بهصفحه همه دفترها را
تیغ بیمهرعـطش بود و لب کودکها دیـده او چـهــرۀ شـرمـنـدۀ مــادرهارا
عمّه را دیده که دربیکسی عصر حرم گره برروی گـره میزده معجـرهارا
آنکه خود دردکشیدهستفقطمیفهـمد پــای پُــرآبـلـه وگــریـۀ دخـتـرهـا را
مقـتل ازجانب اوگفت که عمّه جانش دیـده بر زیـرگـلـو کُندی خـنجـرها را
ناگهـان در وسـط هـلهـلهها میچـیـدند روی سرنیزۀ بیرحمی خود سرها را